خورشید _ خدای بابلی šmš ریشۀ سامی مشترکی برای خورشید است. نام او برای نخستین بار در نامهای شخصی اکدی از دورۀ پیش _ سارگونی به چشم میخورد اگرچه در بیشتر موارد نام او با صورت اختصاری و به شک... بیشتر بخوانید
سارپانی توم/ Sarpanitum/ _ الهۀ بابلی نام او به معنای« کسی از زارپا zarpa» است. اگرچه متألهین بابلی، نام او را بهصورت زربانی تو zēr- banitu به معنای« کسی که دانه را میآفریند مینامیدند.» د... بیشتر بخوانید
بعلت_ سری/ Belet_Seri/_الهۀ بابلی نام او به معنای« بانوی دشت» است. او همسر آمورو Amurru، خدای بیابان گردان بود با توجه به بابلیها که دشت و جهان فرودین را باهم در ارتباط میدانستند این الهه... بیشتر بخوانید
بعلت_اکالیم/ Belet- ekallim/_ الهۀ بابلی نام او بهویژه« نین. ا. گال NIN. E.GAL» نوشته میشود که به معنای« بانوی خانۀ بزرگ»است. او را با توجه به نامهای شخصی، و القابش میشناسند. از زمان باب... بیشتر بخوانید
Babylonian mythology آنچه ما آن را اسطورۀ بابلی می خوانیم، شامل تعدادی متون است که در طی هزارۀ دوم پیش از میلاد به اکدی نوشتهشده است. بعضی از آنها ممکن است کهن تر باشند مثل حماسۀ ارّا Erra... بیشتر بخوانید
ایشوم / Išum/ _ خدای بابلی منشأ او مورد تردید است. او را باخدای سومری به نام هندورسانگا Hendur sanga، یکسان میدانستند و احتمالاً این امر در هزارۀ سوم پیش از میلاد مرسوم بود. ایشوم خدایی بسی... بیشتر بخوانید
ایتور _ مر /Itur_ mer /_ خدای بابلی نام او از نام خدای دیگری که یک پشتیبان برای مر mer ،هوا_ خدا است و به معنای «مر بازگشته است» و در سومر (مر / ور /mer/ wer) به معنای باران و توفان و باران... بیشتر بخوانید
انوماالیش/ Enumaleiš/« هنگامیکه در بالا» در اکدی سطر اول و عنوان یک متن طولانی بابلی چنین آغاز میشود. ترجمههای جدید انوماالیش متکی بر الواح نو_ آشوری و نو _ بابلی است که در آشور، کیش و او... بیشتر بخوانید