داستان از چشمان «سامیه» شروع شد؛ چشمهای عسلی زیبایی که در بدنی کج و دستانی ناتوان جای خوش کرده بودند. داستان از نرمی استخوان سامیه شروع شد از بی شناسنامه بودن او از نداشتن دستشویی. نه، داست... بیشتر بخوانید
داستان از چشمان «سامیه» شروع شد؛ چشمهای عسلی زیبایی که در بدنی کج و دستانی ناتوان جای خوش کرده بودند. داستان از نرمی استخوان سامیه شروع شد از بی شناسنامه بودن او از نداشتن دستشویی. نه، داست... بیشتر بخوانید